جزئیات حسابتان را فراموش کرده اید؟

اتوماسیون صنعتی در جهان

توسط / چهارشنبه, 25 تیر 1393 / منتشر شده در بخش اتوماسیون
  • اتوماسیون؛ صنعتِ صنعت‌ساز

صاحب‌نظران به‌حق اتوماسیون را صنعتِ صنعت‌ساز نامیده‌اند. صرف‌نظر از اینکه سیستم‌های اتوماسیون نقش مغز و اعصاب را برای یک کارخانه بازی می‌کنند و درنتیجه مهم‌ترین و حساس‌ترین بخش‌های یک فرایند تولیدی را تشکیل می‌دهند،شواهد بسیاری بر راهبردی بودن اتوماسیون و کنترل در صنایع کشورها دلالت می‌نمایند.

 آمارهای جهانی نشان‌دهنده این واقعیت هستند که چند کشور صنعتی بزرگ جهان، هم بزرگ‌ترین تولیدکنندگان و هم بزرگ‌ترین مصرف‌کنندگان این فناوری می‌باشند. این آمارها بیان‌گر آن است که آمریکا،ژاپن و آلمان که سه قدرت صنعتی اول جهان هستند، به ترتیب حدود ۳۹% و ۲۳% و ۱۰% مصرف سیستم‌های اتوماسیون را (مجموعاً ۷۲%) به اختصاص داده‌اند و از طرف دیگر ۳۶% و ۲۶% و ۱۶% از تجهیزات و نرم‌افزارهای اتوماسیون صنعتی (مجموعاً ۷۸%) را نیز تولید می‌کنند. این آمار به‌خوبی نشانگر آن است که درصورتی‌که بخواهیم در زمینه‌ی صنعت توفیق داشته باشیم باید هم به استفاده گسترده و مناسب از فناوری پیشرفته اتوماسیون در صنایع خود و هم به تولید این فناوری در کشور اهتمام ورزیم. به دلیل اهمیت اتوماسیون برای رقابت‌پذیر ساختن تولید در همه رشته‌های صنعتی،این فناوری جایگاه ویژه‌ای را به خود اختصاص داده است. فشار برای کاهش قیمت،نیاز افزون‌تر به کیفیت،کم شدن چرخه‌ی عمر محصولات،تغییرات سریع در تکنولوژی ازجمله عوامل محرکه در افزایش روزافزون به‌کارگیری سیستم‌های اتوماسیون صنعتی می‌باشند.

  • تولید در کلاس جهانی(WCM)

تولید در کلاس جهانی واژه‌ای است که برای تعریف بهترین تولیدکنندگان در جهان به‌کاررفته است. تولید در کلاس جهانی یعنی یک نگرش جهانی نسبت به بازار و روابط با مشتریان و توسعه کالا و خدمات در سطح و کلاس جهانی. به‌طورکلی تولید در کلاس جهانی شامل یک سری فعالیت‌ها و روش‌های ساخت در سطح جهانی است که عمده آن‌ها عبارت‌اند از:

    • تولید ناب و تولید پیوسته: این یک سیستم جدید تولیدی است که بیشتر خواستگاه آن از ژاپن بوده است. روش تولید انبوه که در اوایل قرن بیستم ایجاد شد طی دو دهه اخیر اندک‌اندک جای خود را به این روش می‌دهد. این روش باعث افزایش بهره‌وری به میزان حدوداً دو برابر در استفاده از زمان، مکان، زمان انتظار و سرمایه‌گذاری و ضایعات می‌شود.

    • مدیـریت کیـفیـت جـامع: به‌طورکلی به دنبال این است که رساندن کیفیت باید تا رسیدن به میزان ضایعات در حد صفر دنبال شود و این از طریق بهبود مستمر و توجه به کیفیت در تمام بخش‌های شرکت میسر است.

    • نگهداری بهره‌ور و جامع: یعنی به حداقل رساندن هزینه‌های ازدست‌رفته کارخانه و تجهیزات آن و به حداکثر رساندن اثربخشی ماشین‌ها و ارزش‌افزوده.

    • دستیابی سریع به تغییرات مثبت: یعنی کاهش مؤثر در زمان راه‌اندازی و استفاده مجدد از تجهیزات. این کار به ما در رسیدن به تولید کم‌حجم و تولید در دسته‌های کوچک کمک می‌کند و این همان چیزی است که می‌تواند خواسته‌ها و سفارش‌های مشتریان ما را تأمین کند.

    • ارزیابی عملکرد جامع کارکنان و درگیرکردن جامع کارکنان در امور شرکت: این کارها به این خاطر انجام می‌شود که مشارکت و تعهد کارکنان نسبت به بهبودهای واقعی در شرکت برانگیخته شود. به‌علاوه احساس مسئولیت و جوابگویی افراد به حداکثر برسد و بالاخره اینکه این کارها موجب جلب اطمینان از رضایت شغلی و عملکرد کارکنان می‌شود.

دیدگاهتان را بنویسید

بالا